Tuesday, August 18, 2009

فرزند یک دیپلمات ایرانی در خارج از کشور: ٩٠ درصد دیپلماتهای ایرانی سبزهستند!

در پی نوشته کوتاه من با عنوان « سخنی کوتاه با ایرانیان خارج از کشور و یک پیشنهاد » پیام جالبی به فینگلیش برایم رسیده که اینجا برایتان باز نویسی می کنم٠
سلام، واقعأ از این متن متاسف شدم، من فرزند یکی از همین سفارتی هام، بهتره یک سری توضیحاتی بدم٠ تو سفارتهای اروپایی معمولأ فقط سفیر هست که فک و فامیل احمدی نژاد و طرفدارش هست ولی بقیه کارکنان هیچ کدام نمی خوان سر به تن این بابا باشه! این رو اطمینان دارم که ٩٠% دیپلماتهای ایرانی سبز هستند! این و قبول دارم که سفیرهای احمدی نژاد واقعأ کارنابلد و خنگ هستند و این مسئله داد همه کارمندان قوی و با سابقه وزارت خارجه را درآورده٠ مگه مردم کیا هستند؟ خوب سفارتیها هم جزو مردمن دیگه! اگه می بینیم بعضی موقع ها کسی از سفارت راپورت کسی رو می ده بدون اون وزارت خارجه نیست بلکه از وزارت اطلاعات هستش٠ همین شخص اطلاعاتی و یکی دو تا نوچه که با خودش آورده منتظرن که جلو سفارت تجمع بشه و شروع کنن به عکس و فیلم گرفتن از تجمع کننده ها! بهتره منصف باشی دوست عزیز! اگرمی خواهی این کار رو بکنی باید بری خدمت سفیر وگرنه خانواده اون کارمند چه گناهی کرده که بری در خونشون ! یک فرقی باید بین سبز و انصار باشه٠ راستی اونجا که گفتم معمولأ در کشورهای اروپایی دیپلوماتهای قوی و کارکشته میارن ولی از شگفتیهای دولت احمدی نژاد یک سری عجایب رخ داده و دیپلماتهای قوی و عاقلی داره و کسی هم که عقل داره از یک بی عقل مثل احمدی نژاد پیروی نمی کنه.
در ضمن ماشین مرسدس بنز و خونه و آپارتمان شیک کجا بود!!!!! بهتره یک مقایسه ای بین دیپلماتهای ایرانی با سایر کشورها بکنی، اونوقت می فهمی چی می گم، حتی آفریقایی ها هم حقوق و مزایاشون بیشتر از ایرانی هاست٠
پاسخ من
محمد عزیز خوشحال شدم که کامنتهایت را دیدم، گر چه از نوشته من دلخور شدی و ایراد گرفته ای ولی خوشحالی من از آن جهت است
که بر خلاف تصور من بسیاری از کارمندان سفارتخانه ها دستچین شده ه ی ا ن نیستند و بسیاری از آنها در کنار وحامی جنبش سبزند٠ این بسیار عالی است٠ من منتظر پیشنهاد تو هستم که نوشته مرا که خالی از ایراد نبود پربار کنی و بگویی با هم برای گسترش امید سبز چه می توان کرد٠ بدون شک در نوشته من ایراداتی بود و همه را به یک چوب رانده بودم ولی پیشنهاد من نه توهین به کسی بود و نه خشونتی درآن نهفته بود، و روی این مسئله تاکید هم کرده بودم٠ از آن گذشته اگر کارمند سفارتخانه ای خود دل در گرو جنبش سبز داشته باشد خود مشتاقانه از گسترش جنبش خشنود خواهد شد و چه بسا جنبش را یاری خواهد داد٠ ولی یک سئوال هنوز مثل تیغ ماهی در گلویم مانده است، بگذار از تو بپرسم شاید پاسخش را بدانی. محمد جان در شرایطی که مردم در داخل کشور از جان و مال خود هزینه جنبش می کنند، در حالی که ده ها کشته و صدها زخمی و چند هزار زندانی شده اند، در حالی که ایادی حکومت به جوانان برومند ایران، دختران و پسران دلیر این سرزمین در زندانها تجاوز می کنند، آیا در دل طرفدار جنبش سبز بودن کفایت می کند؟ بسیاری از ایرانیان مقیم خارج از کشور با اینکه بسیاری از اینها به ایران سفر می کنند، برای دفاع از هموطنان خود در مقابل سفارتهای جمهوری اسلامی ایستادند و صدای اعتراض میلیونها ایرانی را در قلب اروپا و آسیا و استرالیا و آمریکای شمالی و جنوبی پژواک کردند، تو برای من نوشته ای عده ای مأمور اطلاعاتی از این ها فیلم تهیه می کنند، آیا شده است که کسی از میان کارمندان شریف سفارتخانه ها کسی خبری از این مأموران اطلاعت را با وسایل موجود به طور ناشناس به بیرون منتقل کند؟ دوست عزیز من ! من تو و همه در خطریم! ایران! در خطر است٠ اگر دست به دست هم ندهیم و خطر نکنیم ، دیدی فردا نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان٠من نظرت رو به فارسی در همین پست می ذارم و منتظر پیام و پیشنهادات هستم در ضمن به نظر من ایرادی هم نداره که کارمندهای سفارت ماشین و آپارتمان و یا ویلا شیک داشته باشن به این شرط که کارمندهای واقعی و تحصیلکرده باشن نه اصغر قاتلهای وزارت اطلاعات، من منظورم به این اصغر قاتلها بود
از اینکه در مثال حتی جنبش سبز رو با حزب الله مقایسه کردی دلخور شدم٠ یعنی اگر دعوت به خشونت کرده بودم حق داشتی ولی هدف من تلنگری به وجدانها بود تا به جنبش بپیوندند٠ با تو موافقم که باید بین ما و اراذل و اوباش طرفدار ان فرقی وجود داشته باشه٠ فرق ما اینه که حتی در خارج از کشور خشونت را حتی نسبت به طرفداران ا ن جایز نمی دانیم٠ دستت را می فشارم و می بوسمت . با هم به پیش بسوی ایرانی آ باد و آزاد

1 comment:

Anonymous said...

mamnoon az ghadami keh bar dashtin