Wednesday, November 17, 2010

حالا که برای مراسم سالگرد قتل فروهرها اجازه نمی دهند!‌ مراسم را به سالگرد جهانی تبدیل کنیم.




یکم آذز ماه در ایران در هر کجای جهان که هستیم ،به یاد فروهرها و همه کسانی که در جنایات موسوم به قتلهای زنجیره ای به قتل رسیدند، در کنار پنجره شمعی بیفروزیم و دقایقی چراغها را خاموش کنیم. یادمان باشد که آمران و مجریان قتلهای زنجیره ای همانها هستند که با کودتا آرای مردم را نادیده گرفتند و تظاهرات صلح آمیز ما را با گلوله پاسخ دادند. بیاد جان باختگان در راه آزادی مردم ایران شمعی در ساعات نخستین تاریکی شب در هر کجا که هستیم در کنار پنجره خواهیم افروخت . بگذار تا قاتلین فرومایه از اینکه فراموش نکرده ایم و نخواهیم کرد بر خود بلرزند

Tuesday, October 12, 2010

Monday, October 11, 2010

ركود اقتصاد ايران را فراگرفته است

به نظر می رسد رکودی که اقتصاد جهان را فرا گرفته بود و اقتصادهای قدرتمند جهان هم اینک به تدریج شانه های خود را از آن می رهانند، تازه به ایران رسیده است و رکود سراسر اندام نحیف صنایع ما را فرا گرفته است. بحران اقتصادی آغاز یک بحران سیاسی جدید است؟

ركود اقتصاد ايران را فراگرفته است و هر چه بيشتر مي‌گذرد دايره بيشتري از صنايع و واحدهاي توليدي را در بر ‌مي‌گيرد كه حاصل آن چيزي جز كاهش تقاضاي صاحبان واحدهاي توليدي و فعالان اين بخش براي تسهيلات نيست
يلنا: آمار بانك مركزي نيز گفته‌هاي رئيس خود را تاييد مي‌كند. آخرين آمار عملكرد شبكه بانكي نشان مي‌دهد بانك‌ها تا پايان تير سال‌جاري 104 درصد منابع خود را تسهيلات داده‌اند يا به ديگر بيان بانك‌ها علاوه بر تخصيص 100 درصد منابع خود به تسهيلات‏، به ميزان 4 درصد نيز از منابع در اختيار بانك مركزي قرض و صرف اعطاي تسهيلات كرده‌اند.
به گزارش ايلنا، پيش از اين محمود بهمني رئيس كل بانك مركزي بارها اعلام كرده بود كه بانك‌ها بيش از 110 درصد منابع خود را به تسهيلات اختصاص داده بودند كه در حال حاضر اين روند بهبود يافته و به 104 درصد كاهش يافته است، اما آنچه كه در اين بين مهم به نظر مي‌رسد دليل بهبود نسبت منابع به مصارف است. رئيس كل بانك مركزي دليل اين امر را تشويق بانك‌ها به پرداخت تسهيلات با توجه به ميزان منابع جذب شده عنوان مي‌كند.
منبع خبر از ایلنا

Thursday, September 30, 2010

صیاد شیرازی از دست حماقتهای محسن رضائی در جبهه با اسلحه دنبال وی می کند !

محسن رضائی کسی که در روزهای جنگ، نه سواد جنگیدن داشت و نه استعداد مدیریت جنگ، تا جائی که صیاد شیرازی با داد و فغان از حماقتهای او ، در همان جبهه جنگ با اسلحه دنبال وی می گذارد و محسن رضائی از ترس پا بفرار می نهد. باید مشخص شود که این فرمانده بی سواد جنگ چند هزار جوان را که خالصانه برای دفاع از آب و
خاک و کاشانه به جبهه ها رفتند به کشتن داده است
امضاء : یک شاهد جنگ

Monday, September 27, 2010

تصاویری از محمد معتقد لاریجانی فرماندار شمیرانات و فرمانده حمله به منزل کروبی



در عکس بالا نفر وسط و در تصویر پائین سومی از سمت چپ درست زیر کلمه شمیرانات نشسته است در واقع همان فرمانده لباس شخصی هاست که به منزل کروبی یورش آوردند و سپاه پاسداران با چراغ زنبوری دنبال آنهاست و پیدایشان نمی کند.

Friday, July 30, 2010

کنایه مجدد آیت الله دستغیب به علی خامنه ای: یک عده ای در زمان رژیم سابق اطراف شاه را می گرفتند و از او تعریف و تمجید می کردند

آیت الله دستغیب در جلسه تفسیر قرآن-منبع بی بی سی فارسی
یک عده ای در زمان رژیم سابق اطراف شاه را می گرفتند و از او تعریف و تمجید می کردند تا به حدی که او را ظل السطان یعنی سایه خداوند قلمداد می کردند، الان هم وضع به همین منوال است."

علت عدم تعریف و تمجید مردم در اوضاع کنونی جامعه ایران این است که مسئولان "واقعیات را آن طور که هست به مردم نشان نمی دهند

اکثریت مردم وقتی به درون خود مراجعه می کنند متوجه می شوند که فلان شخص چطور است؛ آیا حق است یا باطل؟ آن وقت یک چنین افرادی که در پی کتمان حق و واقعیات هستند از مردم انتظار تعریف و تمجید دارند."

به تکلیف خود عمل می کنم؛ حال می‌خواهد کسی از سخنان من خوشحال شود یا ناراحت. شهادت در راه خدای تعالی که چیز بدی نیست. هر وقت خواستید بیایید و من را هم شهید کنید



Sunday, May 23, 2010

فرشتگان به چه کار می‌آيند

پس اين فرشتگان به چه کاری مشغولند
که مثل پرندگان راست راست می‌چرخند
در هواو هر ماه حقوقشان را می‌گيرند
پس اين فرشتگان به چه کاری مشغولند
که مرگ تو را نديده اند
کاش پر و بالشان در آتش آفتاب تير بسوزد
ما با ذغالشان شعار خيابانی بنويسيم
پس اين فرشتگان پير شده
جز جاسوسی ما به چه کار بد ديگری مشغولند
که فرياد ما به گوش کسی نمی‌رسد
شمس لنگرودی

فراخوان به راهپيمايی اعتراضی از بروكسل بسوی تهران


فراخوان به راهپيمايي اعتراضي از بروكسل بسوي تهران
هموطنان، آزاديخواهان
رژيم حاکم بر ايران حق شهروندی همه ساکنين ايران را به رسميت نميشناسد و
با تشکيل يک مجلس فرمايشی هر روز فاجعه ای جديد آفريده، کشور ايران و
جهان آزاد را با مشکلات جديدی روبرو ساخته است .
اتحاد ما ايرانيان با نظرات مختلف و گرايشات متفاوت از اقشار گوناگون امکان
تغيير شرايط کنونی را ميتواند بوجود آورد.ما با يک راهپيمايی نمادين به سوی
ايران ميتوانيم نظر جهانيان به اين امر که همه ما خواهان انتخاب شخصی هستيم
را جلب کنيم .
اين راهپيمايی در تاريخ اول ژوئن از بروکسل آغاز خواهد شد و با گذشتن از
مسيرهای تعيين شده به مرز ايران خواهد رسيد و در صورت امکان تا تهران نيز
ادامه خواهد داشت.
باشد تا ما با حمايت و پيشتيبانی و حضور فعال خود در اين حرکت نمونه ای
ديگر برای اتحاد بيشتر ايرانيان و سازمانها و احزاب سياسی دموکرات باشيم .
لازم به تذکر است که کانديداهای راهپيمايی خود موظف به تامين مخارج راه
خواهند بود.
متقاضيان شرکت در اين راهپيمايی يا حاميان اين همايش ميتوانند از طريق
مراجعه به آدرس فيس بوک و يا ايميل زير برای هماهنگی تماس حاصل نمايند .
rally.to.iran@gmail.com
& facebook groep: Rally for freedom in IRAN
http://www.facebook.com/group.php?gid=125102884174002
تاريخ آغاز حرکت:
اول ژوئن ٢٠١٠
مسير راهپيمايی :
- ١ -بروکسل ٢ -پاريس ٣ -ژنو ۴-زاگرب ۵-بلگراد ۶ -صوفيه ٧ -استانبول ٨
آنکارا ٩ -وان ١٠ -تهران

Wednesday, March 3, 2010

بازخوانی نقش خامنه‌ای در رخدادهای سیاسی ایران و ارتباطش با تولد پیامبر اسلام

در سایت علی خامنه ای اطلاعیه ای منتشر شده است که گویا نقش وی در رویدادهای ایران بررسی می شود. از آن جهت که دور قاب چینان و مجیز گویان این مهم را بر عهده گرفته اند چه بسا حقایق به گوش حضرت ایشان نرسد. کاش راهی یافت می شد که جنبش سبز هم در این بازخوانی نقش علی خامنه ای در رویدادهای ایران بخصوص در حوادث ماههای اخیر شرکت فعال می جست . اگر راهی می شناسید عنوان کنید تا نقش رهبر در حمایت از کودتای انتخاباتی رادر سرای خودش اعلام داریم و مثل همان دانشجویی که در دیدار با وی توانست بخشی از حقایق را بگوید، ما نیز نقش مخرب وی در ایجاد بحران در کشور را گوشزد کنیم
به هر حال خود این اطلاعیه که گویا به سایتهای رسمی و نیمه رسمی ابلاغ شده بود تا بازتاب دهند، بهانه ای شد که به سایت خامنه ای٠ ای آر بروم و به مطالب دیگرش هم نگاهی بکنم. همانجا فهمیدم که این شخص به واقع با ایران و ایرانی مشکل دارد و دشمنی می ورزد. آخر چه معنی دارد و شما چه نامی روی کسی می گذارید تحت عنوان فرستاده مهربانی در باره روز تولد پیامبر اسلام بگوید:
.اگر این فرستاده مهربانی است ببین فرستاده خشم و خشونتش دیگر چیست؟ علت خشک شدن دریاچه ساوه را گفتند ولی علت خشک شدن دریاچه قم را نگفتند که آیا ارتباطی با رهبر شدن خود ایشان داردیا تولد دیگری در کار است. جالب است که خودش را هم کلی ضد خرافات می داند. یکی از این اطرافیان یا اهل بیت هم دل نمی کند بگوید آقا جان قربان خاک پایت گوز شما هم بوی کریستیان دیور نمی دهد و خرافات خرافات است. حالا بماند که با آن تیتری که زده است ( فرستاده مهربانی) انتظار به این است که رودخانه ها پر آب باشند و مهربانی به جای جنگ بنشیند ولی داستان کاملن بر عکس است و اینگونه شد که ایران ما ٢٠٠ سال زیر سلطه خلفا رفت و هنوز از زیر تاثیرت مخرب آن ٢٠٠ سال نجسته است. یکی از تاثیرات تاریخی حضرات خمینی و خامنه ای بر تاریخ همانا افزودن ٣٠ سال بر ٢٠٠ سال سلطه اعراب به ایران است.

Saturday, February 27, 2010

‌بخشی از سخنان امروز رئیس جمهور در باره معلمان ، کارگران، زنان و خواسته های ملت

ملت ما می خواهد که در رقابت نفس گیر جهانی و منطقه ای، عقب نیفتد. ملت ما می خواهد با جهان خارج به جای دعوا و دشمنی، تعامل داشته باشد و سیاست خارجی توسعه گرا را دنبال کند. ملت ما می خواهد کالاهای تولیدی، اعم از کشاورزی و صنعتی، زیر سیل خانمان برانداز واردات بی حساب و کتاب، مدفون نشود. ملت ما می خواهد تحت عنوان خصوصی سازی، بیشترین پروژه ها و فعالیت های اقتصادی کشور در بنگاه های شبه دولتی و نیز سپاه جمع نشود. ملت ما می خواهد به شاخص های بیکاری و فقر به عنوان یک وظیفه دینی و اسلامی و ملی اهمیت داده شود و … با انبوه تبلیغات شاخص خط فقر و بیکاری و تورم با دستکاری و دروغ، از چشم مردم پنهان نشود. ملت ما می خواهد معلمان کشور بابت درخواست حقوق خود کتک نخورند، کارگران بابت درخواست حق خود مورد تهاجم قرار نگیرند و زنان بابت درخواست رفع تبعیض مورد هجوم تهمت های گوناگون قرار نگیرند. ملت ما می خواهد حکومت اجازه بدهد که در رسانه ملی، صدای همه ملت شنیده شود و نه افراد خاصی که کاری جز بی انصافی و تهمت زنی ندارند. آحاد ملت ما با یکدیگر دوست هستند و دوست ندارند به دو دسته حزب الله و حزب الشیطان، مردم و خس و خاشاک و گوساله و بزغاله تقسیم شوند.
ملت دوست ندارد که این چنین نامه هایش، پیام هایش، گفتگوهای تلفنی اش و پیامک هایش در معرض شنود قرار گیرد. ملت ما آگاه و رشید است و دوست ندارد عده ای معدود به نام مات، آزادی های ملت را محدود کنند، حقوق اساسی آنرا تعطیل کنند، روزنامه هایش را ببندند و هر روز دستورالعمل های آمرانه برای نوشتن، گفتن و شنیدن صادر کنند. باید به هر طریق ممکن از سوی جنبش سبز در سطح کشور و در میان همه اقشار، این آگاهی به مردم برسد که این خواست ملت، خواست جنبش سبز هم هست و نه تنها خواست آن است بلکه این مطالبات را همگانی کند. این مطالبات کاملا اسلامی و عین قانون اساسی و کاملا منطبق با مردم ساالاری دینی ماست. این خواسته ها نه جنبه ضدشرعی دارند که باعث فرمان تیر و قتل و زندانی شود، نه جنبه ضدملی و نه جنبه ضد نظام. این ها حقوق مردم هستند و به همین دلیل مردم از آن حمایت می کنند. آزادی، حقوق بشر، رفع تبعیض ها، تحمل عقاید و نظریات مختلف، مقابله با فساد و تباهی و قانون گریزی، مواردی نیستند که پیگیری آنها چه در سطح خیابان و چه از طریق رسانه ها جرم باشد. برعکس، جلوگیری از طرح این مطالبات، علامت استبداد و تحریف اهداف انقلاب اسلامی است که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شده است.

Monday, February 8, 2010

در ٢٢ بهمن می خواهند در ویلای سفیر در بروکسل جشن بگیرنذ، این پایکوبی بر جنازه های جوانان ایران است٠

این جشن خون نداها و سهراب هاست . این پایکوبی بر جنازه های جوانان ایران است٠
دوستان سبز و سرخ و آزاده
سفارت ایران در بلژیک ،کشتار نداها، سهراب ها و زندانی شدن هزاران دانشجو و مرد و زن آزاده ایرانی و شیون و گریه و سرگردانی مادران داغدار را تحت نام سالگرد تولد نوزاد عقب مانده « جمهوری اسلامی» جشن می گیرد.آنان از سنگفرش های خونین ایران گذشته، در اروپا کنسرت رایگان می گذارند، مسابقه فوتبال می دهند و حالا بدبختی و فلاکت مردم ایران را جشن گرفته و اروپايیان را به » شام آخر« که همانا آخرین جشن آنان در تاریخ ایران است، فرا می خوانند.ما تعدادی از جوانان که در جهنم همین سیستم به دنیا آمده و در کنار پدران و مادران خود، از زادگاهمان آواره شده ایم، با اتوموبیل های خود در خیابانی که این جشن و عزا برقرار است، می رویم تا به دوستان بلژیکی خود توضیح دهیم تا در برنامه قاتلان شرکت نکنندبیايید همه با هم سرود یار دبستانی را بخوانیم تا صدایمان به گوش دوستانمان که در سلول های انفرادی اوین در انتظار مرگ هستند، برسد
نقشه محلhttp://maps.google.fr/maps?f=q&source=s_q&hl=fr&q=Avenue+Prince+Baudouin+40,+Woluwe-Saint-Pierre+1150+Woluwe-Saint-Pierre,+Brussels,+R%C3%A9gion+de+Bruxelles-Capitale,+Belgique&sll=46.75984,1.738281&sspn=10.161645,15.776367&ie=UTF8&cd=1&geocode=FQ2CBwMdSexDAA&split=0&hq=&hnear=Avenue+Prince+Baudouin+40,+Woluwe-Saint-Pierre+1150+Woluwe-Saint-Pierre,+R%C3%A9gion+de+Bruxelles-Capitale,+Belgique&t=h&ll=50.823853,4.450973&spn=0.001144,0.001926&z=19
محل گردهمایی :Avenue Prince Baudouin 40, Woluwe-Saint-Pierre 1150 Woluwe-Saint-Pierre, Brussels, Région de Bruxelles-Capitale, Belgique :
روز ۵ شنبه ۲۲ بهمن، بین ساعت ۱۸:۳۰ تا ۱۹

مزدور جمهوری اسلامی در لاهه هلند شناسایی شد

تصویر فوق مربوط به شخصی بنام حسن است. وی کرد عراقی است که پناهجو در ایران بوده و به همراه خانواده در کرج زندگی می کردند. این شخص متأهل و دارای زنی ایرانی از گیلانغرب بوده و اکنون درلاهه ( دنهاخ) زندگی می کند. او از سوی زن ایران بنام شهین. م. که در تمامی مراسمی که سفارت جمهوری اسلامی ایران برگزار می کند نقش برجسته ای دارد. شهین رابط وی با سفارت جمهوری اسلامی ایران در لاهه بوده. این شخص در جنب بازار آرایشگاهی دارد اما در حقیقت این آریشگاه به بهانه رابطه با برخی مقامات اطلاعاتی است که با پرواز ایران ایر به لاهه می آیند و عموماً در بعضی از این پروازها نیز برخی از خدمه پرواز ایران ایر به آرایشگاه ایشان مراجعه و برخی بسته ها را برای او می آورند و بسته هایی را از ایشان به مقصد ایران تحویل می گیرند. حسن بعلت دانستن خوب زبان فارسی از سوی این خانم در بازار بزرگ لاهه بعنوان کارگر در برخی از دست دوم فروشی بکار گمارده می شود تا بدینوسیله بعضی از خدمه پرواز را که به بازار بزرگ لاهه می آیند یاری و یا رصد کند و گزارش آن را از طریق شهین.م به سفارت منتقل نماید. تمامی کسانیکه در مراسم هایی که سفارت جمهوری اسلامی ایران در لاهه برگزار می کند شهین . م. را می شناسند و می بینند که او چه جنب و جوشی دارد و چگونه مقام موثری را در تمامی این گونه مراسم ها برعهده دارد.تمامی کسانی که بنحوی به بازار بزرگ لاهه مراجعه می کرده و یا می کنند حسن را متناوباً دیده اند. اما اکنون مدتی است که دیگر او را نمی بینند. این شخص پس از چند سال کار در بازار بزرگ لاهه و همکاری با شهین. م. از تابستان گذشه و پس بحران انتخابات ریاست جمهوری خرداد 1388 و بدنبال آن ریزش داخلی نیرو در جمهوری اسلامی ایران ، مستقیماً به عنوان یک کارمند رسمی به سفارت ایران در لاهه فراخوانده شده است و اکنون در آنجا مشغول کار است. همانطور که در تصویر ملاحظه می شود می توان به موقعیت این فرد در سفارت پی برد که چگونه در صف جلو و در نزد چه مقاماتی نشسته است.لازم به تذکر است که اکنون رابط میان بازار بزرگ لاهه و شهین . م و سفارت جمهوری اسلامی ایران در لاهه، برادر حسن است که چند سال پیش بعنوان پناهجو از ایران به هلند آمده و نزدیک به دو سال است که موقعیت کاری برادر خود در بازار بزرگ لاهه را اشغال کرده است.این رویکردی آشنایی است که در آن سپاه قدس از شعیان غیر ایرانی در راستای منافع و دفاع از جمهوری اسلامی ایران استفاده ابزاری می کنند.

Sunday, February 7, 2010

نمانده اتحادیه اروپا دروغگویی دادستان را در بیدادگاههای فرمایشی افشا کرد


۱۵ بهمن ماه ۱۳۸۸ – کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران امروز اعلام کرد که خانم باربارا لخ بیلر؛ رئیس هئیت نمایندگی پارلمان اتحادیه اروپا که قرار بود در ماه ژانویه به ایران سفر کند، در نامه ای به سفیر جمهوری اسلامی ایران در بروکسل از محاکمه مرتضی سمیاری به اتهام ملاقات انجام نشده با نمایندگان پارلمان اتحادیه اروپا اظهار تاسف کرد و خواستار روشن شدن هر چه سریعتر موضوع شد.
مرتضی سمیاری؛ از اعضای دفتر تحکیم وحدت و تعدادی از فعالان مدنی در ایران در روز هفتم دی ماه در یک تهاجم سراسری بازداشت شدند. وجه مشترک همه این افراد بازداشت شده، تماس نمایندگی پارلمان اتحادیه اروپا در ایران برای تنظیم قرار ملاقات رسمی با هئیت نمایندگی پارلمان اتحادیه اروپا بود که قرار بود در قالب یک دعوت رسمی در ماه ژانویه ۲۰۱۰ به ایران سفر کنند. این سفر پس از بازداشت فعالان مدنی در ایران رسما لغو شد و تاریخ بعدی برای آن تعیین نشد. دوستان و خانواده این افراد بازداشت شده بشدت نگران بودند که به این افراد بازداشت شده اتهام ارتباط با بیگانگان زده شود در حالیکه با آنها بطور رسمی ارتباط برقرار شده بود.
مرتضی سمیاری در روز ۱۰ بهمن ماه در یک دادگاه نمایشی محاکمه شد. در کیفرخواست مرتضی، به قرار ملاقات با هئیت نمایندگی پارلمان اتحادیه اروپا بعنوان یکی از اتهامات وارده اشاره شده بود.
هادی قائمی؛ سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در مورد این بازداشت ها و محاکمات گفت:”ما نگران همه کسانی هستیم که به این اتهام واهی دستگیر شده اند و احتمالا تحت شکنجه و بازجویی هستند. ملاقات با نمایندگان پارلمان اتحادیه اروپا که رسما به ایران قرار بود سفر کنند، هرگز در هیچ قانونی بعنوان عمل مجرمانه تعریف نشده است. ضمن اینکه اصلا چنین ملاقاتی صورت نگرفته است.”
خانم باربارا لخ بیلر در نامه خود به سفیر ایران در بلژیک نوشت :”طبق گزارش رسیده، اقای مرتضی سمیاری با این اتهام مواجه شده است که با هئیت نمایندگی پارلمان اروپا تماس برقرار کرده است. این به معنای برعکس جلوه دادن حقیقت است، چرا که این دبیرخانه پارلمان اتحادیه اروپا بود که با تعداد بسیار زیادی از فعالان و کنشگران جامعه مدنی در چارچوب سفرهئیت نمایندگی در ماه ژانویه این تماس ها را برقرار کرده بود، سفری که در روز سوم ژانویه جنابعالی از به تعویق افتادن آن مرا مطلع کردید. اگر قوه قضائیه تماس شهروندان ایرانی را با هئیت نمایندگی پارلمان اتحادیه اروپا یک عمل مجرمانه تلقی کند، به معنای این است که بنیان اولیه ارتباطات ما درخطر است.” (ترجمه کامل نامه به فارسی را در زیر بخوانید)
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران ضمن ابراز نگرانی از وضعیت بازداشت شدگان و تحت فشار بودن آنها به اعتراف برای برقراری ارتباط با هئیت نمایندگی پارلمان اتحادیه اروپا، به دولت ایران هشدار داد که بیش از این با توهمات خود، باعث تخریب روابط ایران با جامعه بین المللی نشود و ضمن آزادی فوری همه بازداشت شدگان، از طرفین بازداشت شده و هئیت نمایندگی پارلمان اتحادیه اروپا پوزش بخواهد و آمران و عاملان این بازداشت ها را شناسایی و محاکمه کند.
متن کامل نامه باربارا لخ بیلر به فارسی و انگلیسی به شرح زیر است:
———-
هیئت روابط با ایران–ریاست—
جناب آقای علی اصغر خاجیسفیر محترم جمهوری اسلامی ایرانبروکسل
مقام محترم:
هیئت ما دیروز مطلع شده است که مرتضی سمیاری، یک رهبردانشجویی و عضو اتحادیهء دانشجویی دفتر تحکیم وحدت که اخیرا دستگیر شده، در کیفرخواست خود با این اتهام مواجه شده است که برای ملاقات با پارلمان اتحادیهء اروپا آماده می شده است. اگر این اطلاعات مورد تایید قرار بگیرد، بنا به دلایل متعدد، این موضوع برای ما باعث نگرانی بسیارجدی است.
طبق گزارش رسیده، اقای مرتضی سمیاری با این اتهام مواجه شده است که با هئیت نمایندگی پارلمان اروپا تماس برقرار کرده است. این به معنای برعکس جلوه دادن حقیقت است، چرا که این دبیرخانه پارلمان اتحادیه اروپا بود که با تعداد بسیار زیادی از فعالان و کنشگران جامعه مدنی در چارچوب سفرهئیت نمایندگی در ماه ژانویه این تماس ها را برقرار کرده بود، سفری که در روز سوم ژانویه جنابعالی از به تعویق افتادن آن مرا مطلع کردید. اگر قوه قضائیه تماس شهروندان ایرانی را با هئیت نمایندگی پارلمان اتحادیه اروپا یک عمل مجرمانه تلقی کند، به معنای این است که بنیان اولیه روابطه فیمابین ما درخطر است.
این واقعه در بهترین حالت مشکلاتی جدی برای رویکرد آینده با کار ما به وجود می آورد. هرنوع تماسی با شهروندان ایرانی داخل ایران مورد سئوال قرار خواهد گرفت. سفارتخانهء شما به خوبی مطلع است که هیئت نمایندگی پارلمان اروپا در ایران هنگامی که از کشور شما دیدار می کند همواره تلاش می کند تا با طیف گسترده ای از شخصیت ها و سازمانها از تمام شاخه های اجتماعی ملاقات کند. چنانکه سفارتخانهء شما می تواند تایید کند، چون هرگزهیچ رازی در این خصوص وجود نداشت، در دو سفر آخر هیئت نمایندگی پارلمان اروپا به ایران، دبیر هیئت برنامه های اضافی با مخاطبین خود در کنار برنامه های رسمی ترتیب داد. این یک رویهء عادی، نه تنها برای هیئت ایران، بلکه برای هیئت های نمایندگی پارلمان اروپا در اکثر کشورهای جهان است. این رویه مولود علاقهء واقعی ما برای درک عمیق تر از کشورو ملت آن فراتر ازسطوح قانونگذاری و دولتی می باشد.
جنابعالی درک خواهید کرد که ما عمیقا در خصوص وضعیت آقای سمیاری و ارتباطاتی که طبق این اتهامات بین وی و دیدار ما ازتهران جعل شده است احساس نگرانی می کنیم. ما سریعا خواستار آزادی فوری آقای سامیاری هستیم و درخواست شفاف سازی رسمی در خصوص ماهیت واقعی محاکمهء آقای سامیاری را داریم.
علیرغم این رویداد، من در انتظار ملاقاتمان در ۲۲ فوریه هستم، با این امید که بتوانیم زمینه های مشترک برای ساختن یک رابطهء پرثمر بین پارلمان اروپا و جمهوری اسلامی ایران را بیابیم.
با احترام،
باربارا لخ بیلر
—-
DELEGATION FOR RELATIONS WITH IRANTHE CHAIR
H.E. Ambassador Ali-Asghar KhajiMission of the Islamic Republic of Iran415 Avenue des Tervuren B-1150 Brussels
Your Excellency,-
Our delegation has been informed yesterday that Morteza Samiari, a recently arrested student leader and member of the Student Union to Foster Unity (Daftar e Tahkim Vahdat), was confronted in his indictment with the accusation to have prepared for a meeting with the EU Parliament. This information, if confirmed, is for us a matter of extremely serious concern for several reasons.
Mr. Samiari reportedly found himself confronted with the allegation that it was his initiative to establish contacts with the European Parliament delegation. This would mean turning the truth upside down. It was rather our secretariat who established contacts with a broad range of civil society actors in the framework of our delegation visit in January, which was later postponed, as your Excellency informed me on 3 January. If the Iranian judiciary starts to consider Iranian citizens’ contacts with the European Parliament delegation a criminal offense, the very basis of our relations is at stake.
This event poses – at best – some serious problems for the future approach to our work. Any contact to Iranian citizens inside Iran is put into question. Your embassy is well informed that the European Parliament delegation to Iran when visiting your country always tries to meet a broad range of personalities and organisations from all strands of society. As your embassy can confirm, because there was never any secrecy about this, in the two prior European Parliament visits to Iran, the delegation secretariat set up an additional program with our own contacts alongside the official agenda. This is normal practice not only for the Iran delegation, but for European Parliament delegations to most countries in the world. It is born out of the genuine desire to gain a more in depth impression of the country and its people beyond the legislative and governmental level.
Your Excellency will understand that we feel very concerned about Mr. Samiari’s situation and the links which the accusation has allegedly fabricated between him and our visit to Tehran. We urgently call for Mr. Samiari’s immediate release and request an official clarification as to the exact nature of the reproach against Mr. Samiari.
Despite this event, I look forward to our meeting planned for the 22 February in the hope that we will be able to find common ground on which to continue a fruitful relationship between the European Parliament and the Islamic Republic of Iran.
Yours sincerely,
Barbara Lochbihler
برای نسخه انگیلیسی اینخا کلیک کنید (PDF)

Tuesday, January 26, 2010

ما بیشماریم، ما درهمه جهانیم و به همین دلیل کنسرت سیاه ا. ن را سبز میکنیم


ما بیشماریم، ما درهمه جهانیم و به همین دلیل کنسرت سیاه ا. ن را سبز میکنیم.
دستگاه و بوق تبلیغاتی ا. ن و حکومت کودتائیش چنان از ضربه های مردم داخل خیابان ها و کوچه ها گیج و منگ شده که دست به هر چه میزند انرا به سلاحی علیه خودش تبدیل میکند. البته این یکی از حسن های دشمن نادان و نا بکار است، دشمنی که یک روده راست در شکمش نیست و به قول اقای موسوی با یک پدیده عجیبی روبروییم.
اخرین حقه ای که آقایان برای بدست اوردن مشروعیت و ظاهر باخته خودشان سوار کردند، کاری بود که امشب در سالن ۲۱۰۰ نفری کاخ هنرهای زیبا «بوزار» در بروکسل پایتخت بلژیک انجام دادند.
ارکستر سمفونی بزرگ ایران را که به حتم بیشترین آنان از جوانان سبز و و هنرمندان متعهد ایرانی بودند، جوانانی که دوستان و همکارانشان مثل ترانه موسوی پس از تجاوز، سوزانده شدند و یا همان جوانانی که به یکباره به خانه های انها مغول وار یورش می برند و به جرم نواختن ساز، شلاق می خورند، سازهایشان را می شکنند، در یک گروه صد و چهل نفری به تور اروپا آورده اند تا کنسرت صلح برگزار کنند و به خیال خود کمی چهره سیاه شان را بزک کنند!
اما از انجا که امروزه، هنرمندان ما جزء اولین مخالفین این رژیم هستند و ایرانیان در سراسر جهان متحد و یکپارچه شده اند، همه ملت ایران، سران کودتا را در سراسر دنیا به چالش کشیده و اهداف سفارتخانه های جمهوری اسلامی در خارج از کشور را نقش برآب می کنند.
با وجود اینکه سفارت ایران در بلژیک می خواست فقط بلیت ها را به وابستگان خود و مهمان های بلژیکی به طور رایگان بدهد، اما نتوانست با همه ترفندهای خود جلوی ورود صدها ایرانی مهاجر و پناهنده را که از اعدام و کشتار انان گریخته اند، بگیرد.
امشب بنده با افتخار تمام و لذت از بودن در این سالن زیبا در جوار جوانان پرشور و زیباپسند، این هنرمندان بزرگ از لحظه به لحظه ان چه زمانیکه از امید به اینده ایران سبز بر سر قله ها می خواندند و چه زمانیکه از شهدای سبز می خواندند لذت بردم.
در یک هماهمنگی بسیار زیبا دف و ویلون سل را با تار و جاز و... ترکیب کرده بودند و یک کار استثنایی ارائه دادند، گروه کر و خواننده جوان هرکدام با صدایی رسا که تن حاضرین را مثل دیوارهای قصر بوزار بلرزه دراورده بود. دختران و پسران جوانیکه همگی پس از دیدن شالهای سبز بیننده ها دو چندان تلاش کردند و هر از گاهی با لبخندهایی به شیرینی عسل به سبز پوشان و کسانیکه پیگیر رای خود و محاکمه جانیان هستند، لبخند میزدند و دو انگشت خود را به علامت پیروزی نشان میدادند.
در اخر چند نفر از همین هنرمندان با تمام مشکلات عبور از حراستیها خود را به ما رساندند و گفتند:
«کنسرت بعدی ما در ایتالیاست و لطفا خبر بدهید که بچه ها بیایند. ما نمیخواهیم برای یک مشت سفارتی و دار و دسته اینها کار اجرا کنیم» .
از اینجا ببعدش پای شما دوستان خواننده که در ایتالیا هم همانطور که در بلژیک با وجود تنها ۲۴ ساعت زمان توانستیم این حرکت ا .ن را مثل روز «قدس!!!» و عاشورا از دست آنها بگیریم، خبر رسانی کنید و از خجالت اقایان دربیاید. براتون ارزوی موفقییت میکنم و امیدوارم از بلژیک هم کار شما بزرگتر و بهتر باشد.
بهنام زندی
http://www.sahbai.com/bio.html
http://www.youtube.com/watch?v=PFNfPjl--5k

Thursday, January 21, 2010

در برلن جشن ٢٢ بهمن را در هتل ماریتیم به کام کودتاچیان زهر می کنیم



دوستان عزیز،به مناسبت سالروز ۲۲ بهمن سفارت جمهوری اسلامی در برلین مراسم بسیار مفصلی را در روز ۲۰ بهمن در هتلی در این شهر تدارک دیده است و تعداد زیادی از مزدوران این رژیم، چه ایرانی‌ و چه غیر ایرانی‌، همینطور تعداد زیادی از سیاستمداران، دکترها، تجار و .. به این جشن دعوت شده‌اند..با تلاش و کمک دوستان ما در این شهر و شهرهای دیگر دنیا مدیریت این هتل در روزهای گذشته هزاران ایمیل، فکس وتلفن دریافت کرده که در آنها به این هتل به خاطره در اختیار گذاشتن سالنهای خود به رژیم قاتل و غیر مردمی ایران اعتراض شده است.در همین راستا تظاهراتی در همین روز در مقابل این هتل تدارک دیده و از ایرانیان سراسر آلمان دعوت به شرکت در این تجمع اعتراضی شده است.قصد ما بالا بردن هزینهٔ انجام این کار برای هتل و ترساندن آنها می‌باشد، همچنین بالا بردن هزینه برای دولت آلمان که مجبور به استفاده از تعداد بیشتری پلیس و بستن کامل دور هتل خواهد شد.مسلما بازتاب رسانه‌ای این تظاهرات بسیار چشمگیر و مهم می‌باشد.از شما تقاضا داریم از هر کجای دنیا به این هتل ایمیل، فکس یا تلفن بزنید و اعتراض خود را به همکاری این هتل با رژیم ایران نشان دهید.آدرس و اطلات تماس با این هتل:
Maritim Hotel Berlin
Stauffenbergstraße 2610785 Berlin
Telefon:+49 (0) 30 2065-0Fax:+49 (0) 30 2065-1000Reservierung: +49 (0) 30 2033-4410E-Mail:
info.ber@maritim.de
ما همه با هم هستیم

Friday, January 15, 2010

همراه با سرود ای ایران تیم ملی فوتسال ایران ٥ - بلژیک ٠


دیشب وقتی نوشتم جای همه شماها که این چند خط رو میخونید خالی با اینکه قبلش میدونستم ،یعنی مطمئن بودم فرداشب بچه های تیم اتیش بازی راه میندازن اما الان که دارم لحظه ها رو بخاطر میارم برام باور کردنی نیست , شماها چی ؟ باورتون میشه تیم بلژیک رو که از همه امکانات، حقوقهای چند ده هزار یورویی، بهترین مربیها و تجهیزات و وسائل برخوردارن و با همه اینها فقط دو نفرشون متولد بلژیک هستند و بقیه را همه از برزیل، مراکش، اسپانیا و دیگر کشورها با پرداخت کلی پول و ... خریدن و براشون ملییت بلژیکی درست کردن را یه سری از بچه هایی که تو کوچه پس کوچه ها با توپ پلاستیکی و دمپایی بازی یاد گرفتن را 5 بر 0 بزنن و در واقع ادبشون کنن؟ اونهم در زمین و خونه خودشون ! بله ، امشب بچه ها راست راستی تیم ملی بلژیک را که در شب اول اصلآ رسم مهمانداری را بجا نیاورد را تبدیل به ساردین درون قوطی کنسرو کرد. بصورتیکه بعضی لحظه ها دلمون براشون میسوخت البته بچه ها خیلی بیشتر از اینها میتونستن گل بزنن ولی قشنگی کارشون همین بود که حریف را بیشتر از این تحقیر نکنن. حقیقتش این بود که بلژیک حریف میدان ما نبود و بچه ها که در نیمه اول 4 تا گل زیبا زدن در نیمه دوم فقط بازی را کنترل کردن و در واقع تمرین میکردن اما مردم! راستش چی بگم که هر چی ادم از این مردم، خلاقیتشون، مداراشون، دخترهای شیردلش بگه کم گفته، از لحظه اول که اقایون سفارتی سرود ج_ اسلامی را پخش کردن این مردم بلند شدن و سرود ای ایران مرز پر گهر را فریاد کردن. بعد هم برعکس انگلیسیها که سرود تیم حریف را هو میکنن زمان سرود بلژیک در سکوت گوش دادن. در معرفی بچه های تیم ملی بعد از هر اسم «شیرٍ» رافریاد میزدن. بازی با ایران، ایران شروع شد و در چند دقیقه به مرگ بر خامنه ای رسیدنه غزه نه لبنان جانم فدای ایران شعاری بود که این دختر پسرها بعد از گلهای ایران سر میدادن.استقلال ازادی جمهوری ایرانی. مامورین حراست چندین نفر جلوی بخشی که ما نشسته بودیم ایستاده بودن، من تقریبآ با همشون دوست شده بودم و چندتاشون به اسم صدام میکردن به یکیشون که جلوی ما ایستاده بود گفتم باور کن اینها درسته که صدا و فریادشون دو شبه اسمون شهر لومل رو لرزونده اما من قول بهت میدم یکی از اینها حرکت افراطی نمیکنه و نیازی به نگرانی نیست. باورتون نمیشه اما اون اقا بمن گفت میدونم ما نگران اون چند نفری هستیم که از توی جایگاه سفیر اومدن!!!بله اقا امشب ارازلی که در بلژیک برای خودشون در زندان رفتن،چاقوکشی،مواد فروشی و قاچاق انسان سابقه و اسم و رسمی درست کردن با بلیطهای مجانی «موسیو امباسادور» ایران با بلیزی که ارم ج_اسلامی را داشت امده بودن و البته برای دعوا راه انداختن و شر بپا کردن، مردم حتا از حرف زدن با اینها پرهیز میکردن البته نه فقط بخاطر سابقه درخشان جنایی که دارن بلکه بخاطر حرکات زننده و حرفهای رکیکی که بین خودشان رد و بدل میکردن خلاصه مثل چوب دوسر فلان شده بودن، مثل جزامیهایی که هر جا میرفتن مردم با دلسوزی و تحقیر نگاهشون میکردن. زمانیکه ان مامور بمن گفت اینها دردسر هستن و دنبال شر به پا کردن هستند من پیشنهاد دادم که به جایگاه سفارتیها برشون گردونن که بلافاصله یکی از پلیسها از چپ و یکی از راست و بالا و پایین دورشان را گرفتن و گفتن بفرمایید در ابتدا میخواستن مقاومت کنن ولی مردم که بهیچوجه راضی به بودن انها در میان خانواده هایشان نبودند شعار دادند مزدور برو گم شوجای شما هم خالی بود که ببینید این اقایان گردن کلفت در میانه مردم چطور بادشان میخوابد و بیشتر شبیه دلقکها میشن تا ترمیناتور! خلاصه دردسرتون ندم بنده دیشب پیش بینی کرده بودم و گفته بودم یه صدایی تو گوشم میشنوم که از فردای بهتر میگه باور کنید بعد از دیدن این اقایون که چطور تحقیر شده و بی جا و مکان پلیس از اینطرف به انطرف میبردشان یک صدایی قویتر از قبلی شنیدم که میگفت همین چند روز اینده است که رئیس اینها را به این حالت مفلوک و در بدر ببینیم شما چی؟ همچین صدایی رو نمیشنوین؟
بهنام زندی

امشب «ترکوندیم» جای همه اونهایی که نیامدن خالی


امشب «ترکوندیم» جای همه اونهایی که نیامدن خالی.البته این داستان ادامه دارد و فردا شب حتا بهتر از این و اماده تر خواهیم بود, دوستانی که امدن میدونن چی میگم اقایان مزدوران حکومتی و سفارت را کسی تا این اندازه مفلوک و موش مرده گمان نمیکنم دیده باشه، اقای سفیر خودش و نوچه های مثلآ دیپلماتش راه افتاده بودند دنبال یک مامور امنیتی بلژیکی و از او میخواستند که مردم را با لباسهای سبز راه ندهد و پارچه های سبز را از انها بگیرد و اجازه همراه داشتن پارچه های نوشته و نقاشی شده را ندهد! البته بنده بهمراه دوست خوبم الناز خانم مسئولیت دادن بلیط به کسانیکه سفارش داده بودند را داشتیم بنابراین من درکنار مامورین بازرسی بلژ ایستاده بودم و نگاه تحقیر امیز مسئولین فدراسیون به «موسیو امباسادور» را میدیدم. از یکی از انها که از همان ابتدا سر شوخی و بگو بخند را با او باز کرده بودم پرسیدم تا بحال دیده ای که یک سفیر اینقدر از مردم کشور خودش بترسد و علیه انها با مامورین امنیتی اینطور دستپاچه و حقیر نقشه طرح کند و مثلآ بحساب خودش برایشان مزاحمت ایجاد کند؟البته او هم جوابش مشخص بود و با یک خنده تحقیر امیز به اقای سفیر جوابش را تکمیل کرد. زمانیکه مامور امنیتی بلژ که از دست اقای سفیر کلافه شده بود و به مامورین کنار ورودی دستور داد که پارچه های سبز را از کسانیکه وارد میشوند بگیرند، دیگر بنده طاقت نیاوردم و به رئیس امنیتی گفتم اخر این چه دستور مسخره ای است؟! مگر شما بعمرتان فوتبال بین المللی ندیده ای یا فکر میکنید ما ندیده ایم؟ زمانیکه هلند با کشوری بازی میکند سرتاسر استادیوم نارنجی میشود، کدام ماموری جرات دارد به انها بگوید نارنجی ممنوع است؟ خوب اینهم در حال حاضر رنگ ملی ما است، اگر اقای سفیر به سبز الرژی دارند خوب یک عینک بزنند چرا مزاحم مردم میشوید؟! پس از ان بود که دستور را پس گرفت و گفت اگر نوشته سیاسی و نقاشی نداشته باشد هر رنگی که بود ازاد استباید میبودید و صورت و دماغ اویزان سفارتی ها را میدیدین. البته روی هم با تمام مراکشیها و ترکهایی که با پرداخت چند اسکناس 50 و 100 یورویی اورده بودند به30 نفر هم نمیرسیدند. با این احوال یکی از مزدوران خود را فرستادند تا از مردمی که شعار میرحسین و ننگ ما رهبر الدنگ ما و سفیر الدنگ ما و جمهوری ایرانی و کلآ شعارهای بچه های داخل را تکرار میکردند ،عکس بگیرد که با اعتراض و شعار مزدور چقدر گرفتی روبرو شد، و از انجا که این فرد شخصییت ذاتی خود را نشان داد و فحاشی کرد مامورین او را دست بسته و با تحقیر از سالن اخراج کردند. عده ای از دوستان علی رغم همه مشکلات چند پلاکارد از کاریکاتور ا.ن در لباس دیوانه های زنجیری را بداخل اورده و سر دست گرفتند که با لبخند و خود را به انراه زدن مامورین بلژ روبرو شد.از طرفی هم بچه های تیم ملی که از شعارهای مردم بهیجان امده بودند و با اینکه در دو دقیقه اول بازی پیش از حتا گرم شدن دو گل در دو دقیقه شاید بعنوان ارفاق به تیم سراپا برزیلی و مراکشی ،«ملی» بلژیک هدیه کرده بودند ،سنگ تمام گذاشتند و بازی بسیار زیبایی را بنمایش گذاشتند و تا 5دقیقه به پایان بازی نتیجه را به 4_2 بنفع ایران تغییر دادند. ماشین پا قلم کنی و خشن مراکشیها و برزیلیهای تیم مثلآ ملی بلژیک که از فریادهای مربی عصبانیشان ترسیده بودند، بکار افتاد و در چندین مرحله بچه های ما را زدند که البته قهرمانهای ما از خشونت پرهیز میکردند. اما در دقایق پایانی داور مسابقه در فاصله چند ثانیه دو پنالتی کاملآ مشکوک را برای بلژیک اعلام کرد که توانستند نتیجه را 4_4 مساوی کنند و مسابقه خاتمه یافتبرای روز دوم امیدوارم همه شما که نتوانستید امروز بیایید بدیدن بازی دوم بیایید و خود شاهد انچه بنده گوشه کوچکی از انرا بیان کردم ،باشیددر ضمن برای بازی فردا کسانیکه بلیط نزد بنده و الناز رزرو کرده اند بلیطشان محفوظ است اما دیگران لازم نیست اینکار را بکنند زیرا بلیط باندازه کافی موجود است و نیازی باین نیست که ما برایشان پیشخرید کنیمجمعییت سبز و تشویق کننده ایرانی هفتاد در صد سالن را پر کرده بود و مابقی نیز جوانان بلژ بودند که 25/30 نفر هم از طرف سفارت ج.اسلامی امده بودند.صدایی در گوش من میگوید فردا شب بازی بمراتب پرقدرت تری از شاهکار امشب بچه ها خواهیم دید. کار این بچه ها امشب ستودنی و بینظیر بودعکسها و فیلمها در ساعات اینده بر روی یوتیوب برای همه دوستان ارسال خواهد شد
بهنام زندی

Monday, January 11, 2010

ماجرای رنگ پاشی به سفارت جمهوری اسلامی در بروکسل و اعترافات سرایدار

شب ژانویه یعنی همان وقتی که بروکسل غرق در آتشبازی و نور بود، ظاهرأ سفارت جمهوری اسلامی هم بی قسمت نماند و جا در حای ساختمان قدیمی سفارت به رنگ سبز آراسته شد. اما ماجرا به همین جا ختم نشد و چند روز بعد این خبر با اس ام اس و تلفن تقریبأ به همه ایرانیان ساکن بروکسل رسید و همزمان از دوستی ای میلی دریافت کردم که به دنبال همراهی میگشت تا این لکه های سبز را در دوربینش ثبت کند. من آن روز اصلأ وقت نداشتم و نرفتم و دو روز بعد ماجرا را از دوستی شنیدم که آن روز دو نفری برای گرفتن عکس مقابل سفارت رفتند و وقتی عکسهایشان را گرفتند متوجه مردی شدند که با چماقی در دست از سفارت خارج شد و به دنبال آنها دوید. دو نفر دوست سبز که اهل دعوا و زدوخورد نبودند با آرامش برخورد کردند و در حالی که فرد چماق بدست توجه عابرین را هم برانگیخته بود و دوربین را می خواست، به وی گفتند که فقط چندتا عکس به رسم یادگار گرفته اند ولی فرد چماق بدست که معلوم شد سرایدار سفارت است داد و فریاد می کرد، دوستان هم همچنان توضیح می دادند که آنها رنگ را نپاشیده اند و فقط عکس می گرفتند که ناگهان بغض سرایدار هم ترکید و گفت : آقا خدا شاهده که من هم از این .... ناراحتم. بااین رنگ پاشیدنها اینا که چیزیشون نمی شه! .... و .... ما رو شما سرویس کردین. تو این سرما من و فرستادن رنگها رو پاک کنم ، خود ... تو جای گرم نشستن. خلاصه اینکه با جمع شدن مردم و اعترافات مقام سرایدار غائله خاتمه پیداکرد و نخود نخود هر که رود خانه خود. در این زیر هم می تونید از نقاشی کوبیسم با رنگ سبز روی دیوار سفارت و عکسهای هنری رفیق ما لذت ببرید