Friday, January 15, 2010

امشب «ترکوندیم» جای همه اونهایی که نیامدن خالی


امشب «ترکوندیم» جای همه اونهایی که نیامدن خالی.البته این داستان ادامه دارد و فردا شب حتا بهتر از این و اماده تر خواهیم بود, دوستانی که امدن میدونن چی میگم اقایان مزدوران حکومتی و سفارت را کسی تا این اندازه مفلوک و موش مرده گمان نمیکنم دیده باشه، اقای سفیر خودش و نوچه های مثلآ دیپلماتش راه افتاده بودند دنبال یک مامور امنیتی بلژیکی و از او میخواستند که مردم را با لباسهای سبز راه ندهد و پارچه های سبز را از انها بگیرد و اجازه همراه داشتن پارچه های نوشته و نقاشی شده را ندهد! البته بنده بهمراه دوست خوبم الناز خانم مسئولیت دادن بلیط به کسانیکه سفارش داده بودند را داشتیم بنابراین من درکنار مامورین بازرسی بلژ ایستاده بودم و نگاه تحقیر امیز مسئولین فدراسیون به «موسیو امباسادور» را میدیدم. از یکی از انها که از همان ابتدا سر شوخی و بگو بخند را با او باز کرده بودم پرسیدم تا بحال دیده ای که یک سفیر اینقدر از مردم کشور خودش بترسد و علیه انها با مامورین امنیتی اینطور دستپاچه و حقیر نقشه طرح کند و مثلآ بحساب خودش برایشان مزاحمت ایجاد کند؟البته او هم جوابش مشخص بود و با یک خنده تحقیر امیز به اقای سفیر جوابش را تکمیل کرد. زمانیکه مامور امنیتی بلژ که از دست اقای سفیر کلافه شده بود و به مامورین کنار ورودی دستور داد که پارچه های سبز را از کسانیکه وارد میشوند بگیرند، دیگر بنده طاقت نیاوردم و به رئیس امنیتی گفتم اخر این چه دستور مسخره ای است؟! مگر شما بعمرتان فوتبال بین المللی ندیده ای یا فکر میکنید ما ندیده ایم؟ زمانیکه هلند با کشوری بازی میکند سرتاسر استادیوم نارنجی میشود، کدام ماموری جرات دارد به انها بگوید نارنجی ممنوع است؟ خوب اینهم در حال حاضر رنگ ملی ما است، اگر اقای سفیر به سبز الرژی دارند خوب یک عینک بزنند چرا مزاحم مردم میشوید؟! پس از ان بود که دستور را پس گرفت و گفت اگر نوشته سیاسی و نقاشی نداشته باشد هر رنگی که بود ازاد استباید میبودید و صورت و دماغ اویزان سفارتی ها را میدیدین. البته روی هم با تمام مراکشیها و ترکهایی که با پرداخت چند اسکناس 50 و 100 یورویی اورده بودند به30 نفر هم نمیرسیدند. با این احوال یکی از مزدوران خود را فرستادند تا از مردمی که شعار میرحسین و ننگ ما رهبر الدنگ ما و سفیر الدنگ ما و جمهوری ایرانی و کلآ شعارهای بچه های داخل را تکرار میکردند ،عکس بگیرد که با اعتراض و شعار مزدور چقدر گرفتی روبرو شد، و از انجا که این فرد شخصییت ذاتی خود را نشان داد و فحاشی کرد مامورین او را دست بسته و با تحقیر از سالن اخراج کردند. عده ای از دوستان علی رغم همه مشکلات چند پلاکارد از کاریکاتور ا.ن در لباس دیوانه های زنجیری را بداخل اورده و سر دست گرفتند که با لبخند و خود را به انراه زدن مامورین بلژ روبرو شد.از طرفی هم بچه های تیم ملی که از شعارهای مردم بهیجان امده بودند و با اینکه در دو دقیقه اول بازی پیش از حتا گرم شدن دو گل در دو دقیقه شاید بعنوان ارفاق به تیم سراپا برزیلی و مراکشی ،«ملی» بلژیک هدیه کرده بودند ،سنگ تمام گذاشتند و بازی بسیار زیبایی را بنمایش گذاشتند و تا 5دقیقه به پایان بازی نتیجه را به 4_2 بنفع ایران تغییر دادند. ماشین پا قلم کنی و خشن مراکشیها و برزیلیهای تیم مثلآ ملی بلژیک که از فریادهای مربی عصبانیشان ترسیده بودند، بکار افتاد و در چندین مرحله بچه های ما را زدند که البته قهرمانهای ما از خشونت پرهیز میکردند. اما در دقایق پایانی داور مسابقه در فاصله چند ثانیه دو پنالتی کاملآ مشکوک را برای بلژیک اعلام کرد که توانستند نتیجه را 4_4 مساوی کنند و مسابقه خاتمه یافتبرای روز دوم امیدوارم همه شما که نتوانستید امروز بیایید بدیدن بازی دوم بیایید و خود شاهد انچه بنده گوشه کوچکی از انرا بیان کردم ،باشیددر ضمن برای بازی فردا کسانیکه بلیط نزد بنده و الناز رزرو کرده اند بلیطشان محفوظ است اما دیگران لازم نیست اینکار را بکنند زیرا بلیط باندازه کافی موجود است و نیازی باین نیست که ما برایشان پیشخرید کنیمجمعییت سبز و تشویق کننده ایرانی هفتاد در صد سالن را پر کرده بود و مابقی نیز جوانان بلژ بودند که 25/30 نفر هم از طرف سفارت ج.اسلامی امده بودند.صدایی در گوش من میگوید فردا شب بازی بمراتب پرقدرت تری از شاهکار امشب بچه ها خواهیم دید. کار این بچه ها امشب ستودنی و بینظیر بودعکسها و فیلمها در ساعات اینده بر روی یوتیوب برای همه دوستان ارسال خواهد شد
بهنام زندی

8 comments:

بلانش said...

من جای شما بودم نماینده مملکتم را جلو یه پلیس وظیفه بلژیکی به این نحو مسخره نمیکردم. هر چی باشه نماینده کشورم است! با این جور مسخره کردنها چی نصیبمون میشه از یه پلیس هیچ کاره جز اینکه همین بهمون لبخند تمسخر آمیز بزنه؟

Anonymous said...

دمتون گرم

Anonymous said...

من جای شما بودم این بی‌ ابروها رو بی‌ آبرو تر می‌کردم.

Anonymous said...

من جای شما بودم این بی‌ آبرو‌ها (سفارتی‌ها رو میگم) رو بی‌ آبرو تر می‌کردم.

Anonymous said...

اين مزدورها نماينده مردم ايران نيستند. اينان گماشتگان مقام سخيف ولايت هستند كه به وسيله دلقك الدوله احمدي نژاد منسوب شده اند. اينان از انبران كودتا هستند، سفير نيستند صغيرند..

Anonymous said...

هر که باشند دیگران آنان را با نام ابرانی می شناسند و سفیران ایران! روا نیست ایرانی را پیش دیگرانی که تمایزی بین ایرانیان قائل نمی شوند، خرد کرد! سبز باشیم

Big Dreamer said...

hekayat , hekayateh .." maghsood toee kaabe vo bot khane bahanast"...
bazikonha ham mikhastand ke dobareh hamchenin ejtemaee dore ham jam beshe ke sarane jire khore mamlekat ro mazhake konand.
police ham agar shouur dashte bashe va az masaele mamlekate ma khabar dashte bashe ke fabaha ..vagar na oona ro che be siasate dakheli ma..!!

farid said...

بسیجیهای بی غیرت یاد بگیرید با این که از کشورشون رفتن و نون نمک یک کشور دیگه رو میخورن ولی غیرتشون رو از دست ندادن ولی شما هروز بیشتر پول نفت ملت رو میخورین وحشی تر میشین